پرینوش. س
جوان است و پر از شور زندگی. زنی بیست و چند سالە، خوشصدا و اهل گیلان است. ویدیوها و ترانەهایی بە زبان گیلکی بر روی صفحە اینستاگرامش منتشر میکند. اما بە نظر میرسد کە صفحەاش از روز شنبە ٢٨ بهمن ماه دیگر در دسترس نیست.
اگر به صفحەی اینستاگرامش مراجعه کنید با تصویری مواجه می شوید که این متن بر روی آن نوشته شده است: «این صفحه به علت تولید محتوای مجرمانه و بر اساس مصادیق مجرمانه مندرج در قانون جرائم رایانەای مسدود و با عوامل آن برخورد گردید».
تمامی ویدیوها از صفحەاش پاک شدە است و از مفهوم پیام پلیس امنیت عمومی گیلان چنین برمیآید کە پروندەای علیە او گشودە شدە است.
محتوای “این صفحه” تا پیش از بسته شدنش، اغلب شامل ویدیوها و آوازهایی بە زبان گیلکی بود که نسترن قاسمی، ولاگر جوان گیلک خواندە یا بازخوانی کردە بود؛ ویدیوهایی که در عین حالی که نشان از استعداد آواز خوانی او داشت؛ بازنمایی فرهنگ مردم گیلان نیز بود.
جستجوی نامش در گوگل جز نمایش ویدئوهایش، اطلاعات چندانی از او بەدست نمیدهد. حتی هنوز مشخص نیست کە آیا احیانا دستگیر و مورد بازجویی قرار گرفتە است یا نە.
اما از آنچە خودش در صفحهی اینستاگرامش منتشر کردە بود، میتوانستی دریابی کە علاوە بر آوازخوانی، ورزشکار نیز است و به تازگی از دانشگاه گیلان فارغ التحصیل شده است.
نسترن قاسمی هنرمند زن گیلک صفحهی اینستاگرام خود را حدود دو سال پیش راه اندازی کردە بود.
آوازهایش بیشتر، بازخوانی ترانههای فولکلور منطقه گیلان بود. او ویدئوهای خود را معمولا در محیطهای روستایی و بازارهای محلی گیلان تهیه می کرد و از این طریق به نمایش فرهنگ و زندگی مردم آن منطقە می پرداخت. او در پستها و استوریهایش حداقل کلاهی بر سر داشت تا قوانین حکومت در مورد حجاب اجباری را رعایت کردە باشد.
پوشش او قطعا از پوشش زنانی که آیتاللە خامنەای آنها را “شُل حجاب” مینامد و بعضا عکسها و تصاویرشان در مناسبتهای حکومتی مانند راهپیمایی ٢٢ بهمن، منتشر شدە است، پوشیدەتر بود.
او حتی در محتواهایی کە تولید میکرد، از پرداختن به موضوعاتی که رنگ و بویی از مسائل اجتماعی و سیاسی داشت نیز اجتناب می کرد.
با این وجود این سوال مطرح می شود که چرا پلیس امنیت عمومی گیلان صفحهی او را بسته است؟
در سال های اخیر بەدلیل تغییرات آب و هوایی در ایران و خوش آب و هوا بودن مناطق شمالی، موج مهاجرت از جاهای دیگر ایران به سمت این مناطق افزایش چشمگیری پیدا کرده است.
این مسالە کە عموما با خرید گستردە زمینهای مسکونی و کشاورزی، از سوی مهاجران همراه بودە، باعث شدە کە مردم شمال نسبت به هویت و زبان خود حساس شوند. در یکی دو سال اخیر صفحات زیادی در شبکەهای اجتماعی، بخصوص اینستاگرام، بە چشم میخورد کە در مورد اهمیت زبان و فرهنگ گیلکی محتوا منتشر میکنند. حتی در برخی از صفحات اینستاگرامی، تولید کنندگان محتوا بە زبان گیلکی مصرانە از مردم میخواهند زمینهایشان را نفروشند. در ویدیویی زنی جوان اهل لاهیجان میگوید: “گلایە دانم از مردم گیلان، د نفروشین زمینە جان دیلان. زمین امی حیثیت و آبرو، اونە واسی سبیل بنابون گرو. ای جور یورش اتە درن گلەای، زمینونە هیتە درن فلەای، گیلانە فاتحە دخە بخونیم، رو بە قبلە خودا خودا بخونیم.”
از این رو است که صفحهی اینستاگرام نسترن قاسمی با استقبال خوبی از سمت مردم گیلان روبرو شدە بود و طی مدت کمتر از دو سال بدون بدون تبلیغات خاصی، بیش از هفتاد هزار دنبال کننده پیدا کردە بود.
او در آن صفحە اینستاگرامیاش به تبلیغ کسب و کارهای مردم گیلان ، فرهنگ گیلان و پخش صدای خود میپرداخت و در این بازار بی رونق کار و فعالیتهای اقتصادی برای خود کسب و کاری راه انداختە بود.
اما همین چند روز پیش، در آستانە روز جهانی زبان مادری، صفحهی او، توسط پلیس امنیت عمومی گیلان بەدلیل آنچه تولید محتوای مجرمانه می خوانندش بسته و تمام محتوای تولید شدهاش نیز پاک شد.
از جنس همین اتفاق چند ماه پیش برای صادق بوقی پیرمرد هفتاد و چند سالهی گیلک نیز که به خواندن ترانه های عامیانهی محلی در بازار و مرکز شهر رشت می پرداخت افتاد. اما چون ترانههای صادق بوقی در سراسر کشور وایرال شده بود و ماجرای بسته شدن پیجش توسط رسانههای بسیاری پوشش داده شد، یا بنا بە دلایل دیگری کە موضوع این مطلب نیست، پیج او باز گردانده شد.
اما اکنون چند روز است کە صفحە اینستاگرام نسترن قاسمی از سوی پلیس امنیت عمومی مسدود شدە است و تاکنون هیچیک از رسانەهای سراسری خارج از کشور، حتی در حد یک خبر کوتاه آن را پوشش ندادەاند. حتی مشخص نیست آن “محتوای مجرمانە” مورد اشارە پلیس امنیت عمومی گیلان چە بودە است. آیا بە جز انتشار ویدوهایی کە در آن بە زبان گیلکی و اغلب با پوشش سنتی گیلان کە از قضا پوشیدە هم است، جرم دیگری مرتکب شدە است؟ آیا اگر آوازهایش بە زبان فارسی بود، باز هم صفحەاش بستە میشد؟
در همین چند ماه اخیر چندین خبر از رسواییهای اخلاقی و جنسی چندین مقام دولتی گیلان همه را انگشت به دهان کرده است. اولین فرد، رضا ثقفی مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گیلان بود که فیلم رابطه ی جنسیاش با یک مرد در رسانهها پخش شد. دومین خبر مربوط به رسوایی جنسی یک فرد معمم به نام مهدی حق شناس، معاون وقت نهاد امر به معروف و نهی از منکر استان گیلان با باجناقش بود و سومین خبر نیز که بە تازگی منتشر شده فیلم یاسردقیقی فرمانده سابق پلیس امنیت عمومی آستارا و البته کاندیدای کنونی مجلس شورای اسلامی است که او را در حال سکس چت با یک زن و خودارضایی پشت فرمان اتومبیل نشان می دهد (یاسر دقیقی این موضوع را در صفحهی اینستاگرامش تکذیب کرده است).
سوالی که اینجا مطرح می شود این است کە آیا پلیس امنیت عمومی گیلان صرفا بە بهانە آنکە خوانندگی زنان مطابق قوانین شریعت اسلامی ممنوع است، آن پیام را روی صفحە اینستاگرامی این زن جوان گیلک قرار دادە است؟
آیا کاری که نسترن قاسمیها انجام میدهند چیزی جز نشان دادن فرهنگ و زبان و زندگی مردم گیلان است؟ چیزی جز ایدهای خلاقانه برای شکوفا کردن استعدادها و پتانسیلها ی خود و مردم منطقهی خود است؟ در عین حال رفتارهای غیر اخلاقی خود افراد حکومتی تا چه میزان با معیار های اخلاقی و اسلامی خود حکومت کنندگان همپوشانی دارد؟ کدام درست است؟ کدام یک را مردم می پسندند؟ آیا تا به حال به این فکر کردهاند چه بر سر زندگی نسترن این دختر خلاق و با استعداد گیلانی می آید؟ بەراستی کدام رفتار نسترن به مذاق حکومتی ها خوش نیامده است؟ چون او زن بود و آواز می خواند و شنیدن صدای زن در دین اسلام حرام است؟ یا شاید چون نسترن و ویدوهایش سعی در گسترش و شناساندن فرهنگ و زبان گیلکی داشت؟
صدساله کي خأییدي کي گیلکي جه ميئن بيشه،أن خلک دئه واخاب-أ بۊسته،ونألیمي کي گیلان ؤ مازرۊن-أ بيهيند،ونألیمي أمي سامان-أ کویر چأکۊند،ونألیمي أمي مأري زوان جه ميئن بيشه…