تانکهای اسرائیلی در مرز غزە

بە نظر می‌رسد، بحران دیرینە اسرائیل و فلسطین با حملە هفتم اکتبر گروه حماس بە داخل خاک اسرائیل و کشتن بیش از هزار اسرائیلی (نظامی و غیرنظامی)، وارد مرحلە جدید و چەبسا سرنوشت‌سازی شدە است. از یک سو حکومت دست راستی بنیامین نتانیاهو کە کشورش تحت حکومت او بزرگترین ضربە را از زمان جنگ یوم‌کیپور در سال١٩٧٣ (حتی آنگونە کە برخی می‌گویند از زمان استقلال اسرائیل در سال ١٩٤٨) خوردە است، قاطعانە گفتە است کە بە چیزی کمتر از نابودی کامل “حماس” و تغییر همیشگی وضعیت غزە رضایت نمی‌دهد. می‌داند کە حیثیت خود و دولتش و فراتر از آن ماندگاریِ “روایتِ شکست ناپذیری اسرائیل” به آن وابسته است.

از سوی دیگر راستهای اسلامگرای خاورمیانە، پیش از همە جمهوری اسلامی و گروههای نیابتی‌اش و حتی ترکیەی اردوغان و طالبان و قطر نسبت بە گسترش جنگ بە سراسر خاورمیانە هشدار دادەاند.

در همین ٢٤ ساعت گذشتە علی خامنەای و وزیرخارجەاش گفتەاند چنانچە حملات بە غزە متوقف نشود، گروههای دیگر اعم از حزب‌اللە لبان، حوثیهای یمن و شبەنظامیان شیعە در عراق و سوریە وارد معرکە خواهند شد.

در تازەترین واکنش هم، ملک عبداللە پادشاه اردن هشدار دادە است کە “کل منطقە خاورمیانە در آستانە سقوط در پرتگاه است.”

آیا بحران کنونی نیز تداوم همان بحران/سازی/های چندین دهە اخیر اخیر خاورمیانە است و با برآمدن بحرانی دیگر سپری می‌شود؟ یا آنکە اینبار قضیە بالکل متفاوت است و منطقە بە سمت یک جنگ فراگیر می‌رود؟ موضع بعضا دوگانە گروههای چپ، بەویژە چپهای اروپایی نسبت بە بحرانهای خاورمیانە، بە عنوان مثال سکوت در برابر حملات ترکیە بە روژاوا و موضعگیری علیە جنگ غزە، چگونە ارزیابی می‌شود؟

رنسانس این سوالها را با کامران متین استاد روابط بین‌الملل در دانشگاه ساسکس انگلستان درمیان گذاشتە است.

 بمباران هوایی غزە توسط جنگندەهای اسرائیل

گفتگو از: سوران محمدی

رنسانس: اگرچە بحرانهای متقاطع در خاورمیانە هموارە یکدیگر را تقویت می کنند، اما در چارچوب حملە اخیر حماس بە اسرائیل، شما تا چە اندازە این حملە را گونەای از بحران سازی ایران از طریق یک جنگ نیابتی بە منظور ممانعت از عادی سازی روابط کشورهای عرب با اسرائیل ارزیابی می کنید؟

کامران متین

متین: گمانی در این نکتە نیست کە ایران طی چندین دهە حامی عمدە حماس بودە است. از طرف دیگر در این مسالە نیز تردیدی وجود ندارد  کە حملە حماس در ٧ اکتبر فرایند عادی سازی مناسبات عربستان و اسرائیل را از مسیر خود منحرف کردە است و بعید بە نظر می رسد کە این روند در  کوتاە مدت یا حتیمیان مدت از سر گرفتە شود. اما شک دارم کە حملە حماس صرفا بر مبنای خواست ایران و در چنین راستایی بودە باشد. عادی سازی مناسبات عربستان- اسرائیل و بسط توافق ابراهیم بە سوی عربستان سعودی از عواقب تعیین کنندەای برای فلسطینیها برخوردار خواهد بود، زیرا این توافق، راە حل مسالمت آمیز مناقشە اسرائیل-فلسطین را دور زدە و بە طور رسمی فرایند صلح را دفن کردە و امکان گسترش هر چە بیشتر شهرکها در سرزمینهای اشغال شدە، بعد از ١٩٦٧ را مهیا می کند. می توان محاصرە کامل غزە  توسط حماس از سال ٢٠٠٦ را نیز بە این موارد افزود. از همین رو بر این باورم کە حماس از دلایل خاص بە خود برای دست زدن بە یک حملە عمدە برخوردار بود تا مسالە فلسطین را در دستور کار سیاسی و دیپلماتیک منطقەای و بین المللی قرار دهد. از سوی دیگر با مد نظر قرار دادن رخنە غیرقابل باور اسرائیل در نهادهای امنیتی و اطلاعاتی ایران طی سالهای اخیر، بە نظر می رسد چندان منطقی نباشد کە حماس جزئیات چنین حملەای را با ایران در میان بگذارد. با این وجود اطلاعات موجود نشان می دهد کە ایران و نیز حزب الە، بە طور کلی، و نه از جزئیات، از یک حملە بزرگ قریب الوقوع مطلع بودەاند.

 

رنسانس: از زاویەای دیگر و بر اساس گزارشهای منتشر شدە از سوی رسانەها، چند روز قبل از این حملە سیستم اطلاعاتی مصر هشدارهایی را مبنی بر تحرکات جدید حماس بە موساد دادە بود، آیا اغماض موساد از مقابلە بە مثل سریع را میتوان بە بهرەبرداری اسرائیل از فضای فرصت قلمداد کرد؟

متین: شک دارم. بر این باورم کە ممکن است نادیدە گرفتن این هشدار از سوی موساد و اسرائیل در کل بیشتر بە این تصور اسرائیل مرتبط باشد کە تهدید اصلی را از جانب شمال و از سوی حزب اللە و اخیرا از سوی کرانە باختری قلمداد می کرد؛ بخش‌قابل توجهی از نیروهای ارتش در راستای مقابلە با اعتراضات رو بە فزایندە فلسطینیان بە دلیل حملات مرگبار و روزافزون شهرک نشینان اسرائیلی علیە فلسطینیان در کرانه غربی در آنجا مستقر شدە بودند. همچنین اسرائیل طی سالهای اخیر مجوز کار برای ساکنان غزە را افزایش دادە و از سوی دیگر اجازە دادە بود تا جریان پول از قطر بە سوی غزە در جریان باشد. ارزیابی اسرائیل این بود کە بهبود نسبی وضعیت اقتصادی و تفرقە بین حماس و تشکیلات خودگردان، دست زدن بە عملیاتی نظامی در چنین مقیاسی را از سوی حماس بعید می سازد. همچنین اسرائیل در درجە نخست بر نظارت الکترونیکی در غزە تکیە کردە است، این مسالە نیز از محدودیتهای خاص بە خود در مواجهه با حماس برخوردار بودە است؛ زیرا حماس بر اساس تجارب خود در دورەهای پیشین درگیری با اسرائیل دریافتە است کە نباید بە هیچ وجە از وسایل الکترونیکی در ارتباطات خود استفادە کند.

 

حملە موشکی حماس بە اسرائیل

رنسانس: اکنون اسرائیل تمام زیرساختهای غزە را هدف و در صدد پاکسازی این منطقە برآمدە است، از طرف دیگر وزیر امور خارجە ایران از احتمال گستردە تر شدن تنشها سخن گفتە است. بە نظر شما، حملە زمینی بە غزە، موجب شکل گیری کنسرتهای جدید منطقەای، گستردەتر شدن بحران و تسری بحران بە ایران می شود؟

متین: احتمال گسترش جنگ از غزە بە سوی شمال با حزب اللە و در نتیجە بە ایران، فراتر از حد متوسط است. نابودی کامل حماس از سوی اسرائیل استراتژی ایران را در راستای ایجاد جبهەهای متعدد و بە عنوان خاکریز اصلی در مقابل حملە احتمالی اسرائیل بە مراکز هستەای ایران خنثی خواهد نمود. بعلاوە، عدم مداخلە حزب اللە همزمان با نابودی کامل حماس بە اعتبار و مشروعیت حزب اللە و نیز ایران بە عنوان قهرمانان حقوق فلسطینیان در منطقە خدشەای جدی وارد می کند. با مد نظر داشتن سیاستهای داخلی لبنان، مداخلە حزب اللە و در نتیجە، جنگ با لبنان بە نفع این گروە نخواهد بود. از سوی دیگر، در صورت مداخلە حزب اللە و بمباران این کشور از سوی اسرائیل عدم دخالت در درگیریها برای ایران نیز دشوار خواهد بود، زیرا حزب اللە نیروی کلیدی ایران در استراتژی بازدارندگی محسوب می گردد. این تنشها در حالی در جریان هستند کە هم ایران و هم حزب اللە امیدوارند تا حملە اسرائیل بە غزە محدود گشتە و بە نابودی کامل حماس منتهی نشود. اما از دستیابی بە چنین نتیجەای مطمئن نیستند. از همین رو بە نظر می رسد کە در مجموع اوضاع از سیالیت برخوردار بودە و تشدید و گسترش منازعه یک احتمال واقعی و جدی می باشد؛ در صورتیکە اسرائیل تصمیم بە حملە پیشگیرانە بگیرد این احتمال جدی تر بە نظر خواهد رسید، و طبق گزارشها دست زدن بە چنین اقدامی مسالەای است کە وزیر دفاع اسرائیل و دیگر وزرای راست افراطی کابینە نتانیاهو خواهان آن هستند. اما حداقل تا کنون نتانیاهو با اتخاذ چنین رویکردی مخالفت نشان دادە است.

رنسانس: بە نظر برخی از ناظران، نظم تثبیت ناشدە موجود خاورمیانە در مقطع کنونی نیازمند یکسرە شدن و تثبیت است. بە نظر شما، این بحران، با مد نظر قرار دادن بحران هستەای ایران و مسالە سوریە،  در نهایت چگونە سمت و سوهای آتی خود را می یابد؟

متین: آنچە کە واضح بە نظر می رسد این است کە اسرائیل بر این باور است کە اعادە قدرت بازدارندگی اش یک ضرورت مطلق بە شما می رود و نابودی حماس نخستین قدم در این مسیر قلمداد می شود. اما  در این لحظه پیشبینی این که آیا آسرائیل میتواند  عملیاتش‌ را به نابودی حماس محدود کند ممکن نیست. همانگونە کە پیشتر بە آن اشارە شد، این مسالە بە عوامل متعددی بستگی دارد، برای نمونە آیا دیگر نیروهای موسوم بە محور مقاومت درگیر جنگ خواهند شد یا خیر؟ در صورتیکە این نیروها بە جنگ کشیدە شوند، ایالات متحدە نیز وارد جنگ خواهد شد و در چنین مقطعی است کە راه بر وقوع تمامی مامی احتمالات باز خواهد شد و اسرائیل و آمریکا ممکن است بخواهند کە به تاسیسات هستەای ایران نیز حمله کنند. عامل تسریع کنندە چنین مسالەای بە عنوان کاتالیزور میتواند حملە آدربایجان بە ارمنستان باشد  که در این رابطە بلینکن اخیرا بە کنگرە آمریکا هشدار دادە است. با در نظر گرفتن موضع دولت ایران در مقابل هر گونە اقدامی برای بازترسیم نقشە ژئو-پولتیک قفقاز، تلاشهای آدربایجان با حمایت ترکیە و اسرائیل بە منظور بازکردن کریدور زنگزور میتواند واکنش ایران و در نتیجە ترکیە و اسرائیل  و احتمالا  آمریکا را نیز  در پی داشتە باشد. اما نکتە کلیدی در این میان؛ با مدنظر قرار دادن جنگ روسیە-اوکراین و تنشهای فزایندە با چین، آمریکا مایل بە درگیری بزرگی در خاورمیانەم حداقل پیش از انتخابات سال آیندە نیست. اما ابای آمریکا از این درگیری ممکن است دقیقا همان محرکی باشد کە حماس و حزب اللە و ایران را برای دستیابی بە اهدافشان در این مقطع تحریک می نماید. از سوی دیگر، هر گونە تنش منطقەای کە آمریکا را بە خود مشغول نماید در راستای منافع روسیە،  یعنی متحد  استراتژیک ایران خواهد بود.

تخریب بیمارستان ویژە بیماران کرونایی در روژاوا درپی بمباران هوایی ترکیە

رنسانس: پیش از آغاز بحران فلسطین-اسرائیل، ترکیە زیر ساختهای انسانی روژآوا را هدف قرار دادە بود و این حملات همچنان نیز ادامە دارند. در مقام مقایسە، چرا حساسیتهای حقوق بشری-سیاسی جهانی نسبت بە روژاوا در مقایسە با نوار غزە بە هیچ وجە قابل مقایسە نیستند؟

متین: باید بە دو سویگی این سوال توجە داشتە باشیم. عدم حساسیت دولتهای غربی و بی تفاوتی چپ ها و نیروهای مترقی غربی. از نظر دولتهای غربی این واقعیت کە ترکیە بخشی از ناتو بودە و نیز قدرت عمدە منطقەای است کە لازم است در زمان جنگ غیر مستقیم با روسیە باقی بماند، بخشی از بی تفاوتیهای آنها را نسبت بە جنایات جنگی ترکیە در روژاوا شکل می دهد.  از آن سو چپهای غربی همچنان در درون دوگانە کاذب نیروهای امپریالیست و ضد امپریالیست فکر می کنند، نیروهای  YPG و SDF کە علیە داعش می جنگند، از حمایت و پشتیبانی آمریکا برخوردارند و همین مسالە آنها را از توجە بە روژاوا باز می دارد. بە علاوە، تشکیل دولت اسرائیل و خشونتهای استعماری علیە فلسطینیان ریشە در سیاستهای اروپا دارد و چپ غربی گرایش به این دارد کە استعمارگرایی را بە مثابە پدیدەای منحصر بە غرب  در رابطه با مردمان غیر غربی تعریف کند. از همین رو است کە  اشکال غیر غربی استعمار و خشونت استعماری نادیدە باقی می ماند.

رنسانس: شایعاتی در رابطە با انتقال ساکنان غزە بە مناطقی از رۆژاوا بە گوش میخورد. پیش از این نیز جهادیون در بخشهایی از عفرین سکنی دادە شدە بودند. از نظر شما بحران آفرینیهای ترکیە و ایران چگونە میتوانند موجب تداوم بحرانهای متقاطع در سطح خاورمیانە باشند؟

متین: تمامی بحرانهای منطقە با هم مرتبط هستند. ترکیە و ایران هر دو در جایگاە قدرتهای امپریالیستی منطقەای عمل کردە و درصدد هستند تا حوزە نفوذ مستقیم و غیر مستقیم خود را در منطقە بە عنوان ابزاری برای بهبود جایگاە بین المللی خود بسط دهند. چنین وضعیتی بە خودی خود ریشە در این واقعیت دارد کە سیاست جهانی دستخوش گذار و تحول بزرگی بودە و از لحظە کوتاە تک قطبی بعد از جنگ سرد بە سوی نظم چند قطبی گام بر میدارد کە در آن چین بە عنوان بازیگر عمدە، در حال بە چالش کشیدن نظم لیبرال بە رهبری آمریکا است؛ نظمی کە بعد از جنگ جهانی دوم ایجاد شدە است. در شرایطی کە آمریکا با چالشهایی درگیر است کە چین در شرق آسیا و روسیە در ارویا ایجاد می کند، دولتهای منطقە بە  خصوص ترکیه و ایران تلاش دارند تا از این لحظە بهرەبرداری کردە و نظم منطقەای را با همسو با تمایلات امپریالیستی خود شکل دهند. یک احتمال خطرناک حالتی است که   پروژەهای امپریالیستی ایران و ترکیە با هم  برخورد کنند و چنین مسالەای بە درگیری مستقیم یا غیر مستقیم بین آنها منجر شوداین حالت ممکن است از خلال درگیری ایران و ترکیه در قفقاز متحقق شود علیرغم اینکه  این دو  دولت در سوریە، بر سر بیرون راندن نیروهای آمریکایی از روژآوا توافق و همکاری دارند و از همین رو با اسد و روسیە در حملە بە روژاوا از شمال و جنوب (دیرالزور) هماهنگی دارند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *