عارف سلیمی

آیا نظام/ دیکتاتور، مسعود پزشکیان را بە کارزار انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم راه دادە است تا بار دیگر سر اصلاح‌طلبان و “ابوموسی اشعری‌ها”ی  حوزە سیاست، فرهنگ، دانشگاه و هنر شیرە بمالد و “صرفا” مشارکت را بالا ببرد؟ یا آنکە همزمان می‌خواهد، مانند سال ١٣٩٢ با او، هم قفل درهای دیپلماسی خارجی، بە ویژە در رابطە با غرب، را بگشاید و هم “بە سلامت” از بحران بەوجود آمدە پس از جنبش انقلابی ژن، ژیان، آزادی عبور کند (همانگونە کە با کلید روحانی، قفل هردو بحران بن‌بست سیاست خارجی و مشروعیت داخلی برآمدە از جنبش سبز را گشود)؟

پاسخ این پرسش‌ها تا کمتر از ٤٨ ساعت یا احتمالا (در صورت دو مرحلەای شدن انتخابات) یک هفتە دیگر مشخص خواهد شد.

اما بیایید واقع‌بین باشیم؛ تا اینجای کار هم، دیکتاتور (متاسفانە) با پزشکیان بە بخشی از آنچە می‌خواستە، رسیدە است؛ حتی اگر پزشکیان، از صندوق انتخابات هم بیرون نیاید و حتی اگر مشارکت بە بالای پنجاه درصد نرسد.

پزشکیان همان مهرەای است کە دیکتاتور با آن نشان دادە کە او هم می‌تواند “اجتماع نقیضین” ایجاد کند، تا بە خیال خود بە “مردم” بگوید اگر “ژن، ژیان، ئازادی”، کرد و فارس و ترک و بلوچ را زیر چتر خود آورد، من هم “پزشکیان”ی دارم کە ترک و کرد و اصلاح‌طلب و ملی‌گرای ایرانی را زیر عبایم گرد آورد.

مسعود پزشکیان کە از همان ابتدای برآمدن جمهوری اسلامی با “نظام” بود، اما بود و نبودش یکی بود، اکنون از آب نمک بیرون آوردە شدە تا بار دیگر شعبدەای از شعبدەهای دیکتاتور را بە نمایش بگذارد.

ترک تبریزی است و زادە شهری کردی (مهاباد) کە تا همین اواخر از مسقط الراس‌های ناسیونالیسم کوردی قرن بیستمی بودە است. فارسی، ترکی و کوردی را کم و بیش بە یک اندازە روان صحبت می‌کند و اینجا و آنجا از “حقوق اقوام” سخن می‌گوید. شعار انتخاباتی‌اش را هم “برای ایران” برگزیدە است.

او کسی است کە در میان آنانی کە گرد ستادش جمع شدەاند، همزمان “پان‌ترک‌ها”، “پان‌کردهای ایرانی”، پان‌ایرانیست‌ها و ایران‌شهری‌ها، اصول‌گرایان معتدل و اعتدالیون در کنار اصلاح‌طلبان بە چشم می‌خورند.

در تبریز برای نخستین بار پان‌ترکها و پان‌ایرانیست‌های ایرانشهری‌ طرفدار جواد طباطبایی کە در سال‌های گذشتە هموارە با هم کارد و پنیر بودەاند، بر سر او بە اجماعی ناگفتە و نانوشتە رسیدەاند.

در تهران اصلاح‌طلبان را، از طیف‌های گوناگون‌شان، بار دیگر “بە دریوزگی کفی نان” ولایت‌مدار کردە است و با صندوق‌های رای آشتی دادە است تا بلکە با “تَکرار” دورە روحانی، بار دیگر از کیک قدرت یکی دو دانە کشمش‌اش بە آنها برسد.

اگرچە مردم در داخل (آنگونە کە پیداست) برعکس سال ٩٢ رغبتی بە کارزارهای انتخاباتی نشان ندادند  و بە قول ضرب المثلی کوردی طی دوران تبلیغات نامزدها “مگس هم مهمانشان نشد”، اما رسانەهای جریان اصلی ایرانی در خارج از کشور، گویی بار دیگر در دام خدعە‌اش افتادەاند و تنور را بە قدر کفایت برایش گرم کردەاند؛ بە قدری کە ناظر خارجی تاحدی پیگیر مسائل ایران را بە این تصور وادارد کە “گویا در ایران خبرهایی است.”

با همە این اوصاف، بیایید بە پرسش‌های آغازین این نوشتار برگردیم. آیا پزشکیان آمدە است یا آوردە‌اندش تا صرفا تنور انتخابات را گرم کند و میزان مشارکت را بە پنجاه درصد برساند؟ اگر چنین باشد ماموریت او همان روز جمعە هشتم تیرماه خاتمە می‌یابد. در این صورت اگر چنانچە مشارکت در انتخابات بە پنجاه درصد برسد یا بە حدی باشد کە آمار‌سازهای نظام بتوانند پنجاه درصدش بخوانند، برای دیکتاتور “نور علی نور” است. هم بار دیگر دست اصلاح‌طلبان را در حنا گذاشتە است و ایستگاه‌شان کردە است و هم (باز هم باردیگر) آب سردی بر سر اپوزیسیون خارج‌نشین، بەویژە “کودکان و نوجوانان” نشست جرج تاون ریختە است.

اما در فردای انتخابات میان جلیلی، قالیباف و پزشکیان نام کدام یک از صندوق‌ها بیرون آوردە خواهد شد؟ و درصورتی کە انتخابات بە مرحلە دوم کشیدە شود، از میان پزشکیان و قالیباف/جلیلی کدام‌شان؟

اگر در فردای انتخابات فردا، نام پزشکیان از صندوق‌ رای بیرون آوردە شود و- همانگونە کە در روز نخست تائید صلاحیتش، دوستی تبریزی گفت- مشخص شود کە او از اول همان گزینە نظام بودە است، می‌توان چنین برداشت کرد کە دیکتاتور برای دستکم دو تا سە سال آیندە “برنامە” چیدە است.

اولین نتیجەای کە از انتخاب احتمالی مسعود پزشکیان می‌توان گرفت این است کە دیکتاتور می‌خواهد در ماه‌های آیندە با غرب بر سر برجامی دیگر بە اجماع برسد.

بریتانیا، فرانسە و آلمان طی چند هفتە گذشتە زبان انتقادشان از برنامە هستەای ایران تندتر شدە است و حتی تهدید کردەاند کە پس از انقضای برجام در اکتبر ٢٠٢٥ مکانیسم ماشە را فعال خواهند کرد. از سوی دیگر صدای پای بازگشت ترامپ بە کاخ سفید می‌آید و بە نظر نمی‌رسد کە در صورت پافشاری تهران بر تداوم برنامە هستەایش بە روال کنونی، تحریم‌های واشینگتن همانند دوران بایدن چندان شوخی بردار باشد.

از سوی دیگر زمزمەهایی نیز مبنی بر مذاکرە پنهانی ایران و آمریکا با وساطت عمان بە گوش می‌رسد کە بیشتر یادآور مذاکرات مشابە در اواخر دورە احمدی‌نژاد است. آیا دیکتاتور می‌خواهد این بار نیز امضای برجامی دیگر با غرب و نرمش قهرمانانەای دیگر را بە اصلاح‌‌طلبان واگذارد تا وقتی کە آب‌ها از آسیاب‌ افتاد بار دیگر بازهم “بسمل” را بر زبانشان جاری کند و بگوید من نبودم؟ آیا ظریف کە از ماهیگیری در سواحل کیش بە کارزار مسعود پزشکیان آمدە، باز هم قرار است در این میان نقشی بازی کند؟ اگر چنین باشد موضع و نقش روسیە چە خواهد شد؟

اگر پزشکیان از صندوق رای بیرون بیاید، می‌توان چنین برداشت کرد کە دیکتاتور بار دیگر می‌خواهد ، چند قدمی (نە بیشتر ) بە سمت غرب بردارد، یا چنین وانمود کند کە برمی‌دارد، تا  شاید روسیە را بە دادن امتیازی یا رویگرداندن از سیاستی (بە عنوان مثال مواضع اخیرش در قبال جزایر سە گانە مورد مناقشە ایران و امارات) وادارد.

همین یکی دو هفتە پیش گزارشی منتشر شد مبنی بر اینکە موافقنامه جامع همکاری ۲۰ ساله ایران و روسیه کە در دی ماه ۱۴۰۰ در سفر ابراهیم رئیسی به مسکو  اعلام شد و بخش‌های مختلف از جملە همکاری‌های نظامی را دربر می‌گرفت، بە صورت موقت متوقف شدە است. همان روزها، یک تحلیلگر مسائل بین‌الملل در گفت‌وگویی با روزنامە “آرمان امروز”، دلیل این توقف را بی ارتباط با مذاکرات پنهانی ایران و آمریکا ندانستە بود. او گفتە بود: ملاحظاتی که امریکا با ایران، به ویژه در ۹ ماه گذشته، دارد و تا حدود قابل توجهی از خود بردباری نشان داده، باعث شک و تردید روس‌ها شده است.

این تحلیگر همچنین با اشاره به “انتخابات ریاست جمهوری ایران و حذف دولت رئیسی، یعنی جناح طرفدار روسیه” افزودە بود کە در واقع روس‌ها احساس کرده‌اند ممکن است ایران بخواهد تعادلی در روابط شرق و غرب بوجود بیاورد.

اگر تحلیل این تحلیلگر درست باشد، می‌توان گفت کە احتمالا این‌بار نظر دیکتاتور بە پزشکیان نزدیکتر است.

یک نکتە دیگر را هم نباید فراموش کرد؛ مسئلە جانشینی. اگر چنانچە از شواهد و قرائن برمی‌آید دیکتاتور بخواهد همان راه “معاویە” را در زمینە موروثی کردن ولایت فقیە (خلافت) برود، بە احتمال زیاد این امر در دوران هشت سالە رئیس‌جمهوری کە قرار است فردا “دست‌نشان” شود، اتفاق خواهد افتاد. آیا می‌توان این فرضیە را در نظر گرفت کە دیکتاتور پس از کلی نواختن و عقوبت‌دادن اصلاح‌طلبان و تضعیف آنها تا حد “کبریت بی‌خطر”، برای گذار بدون دردسر فرایند جانشینی، بە رضایت یا حداقل سکوت توام با رضایت‌شان نیاز خواهد داشت؟ اگر چنین باشد، چە بهتر کە آن فرایند در دوران یک رئیس‌جمهور نزدیک بە اصلاح‌طلبان اتفاق بیافتد.

ولی اگر چنانچە از میان جلیلی و قالیباف، یکی از آنها در نهایت پا در پاستور بگذارد، می‌توان گفت کە تنها هدف دیکتاتور از بە میدان آوردن پزشکیان و اصلاح‌طلبان افزایش مشارکت بودە است و از هم اکنون تصمیم خود را برای مواجە احتمالی شدیدتر با غرب در دو سە سال آیندە گرفتە است. در آن صورت بە احتمال زیاد سرنوشت دیکتاتور و برنامەهایش را بیش از پیش، فرجام نهایی جنگ اوکراین و جنگ غزە (و چە بسا لبنان) مشخص خواهد کرد. جنگ‌هایی کە اگرچە در حال حاضر بە نظر می‌رسد کە بیشتر بر وفق مراد جریان دارد، اما مشخص نیست تا چند ماه یا یک سال آیندە، بەویژە پس از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، بر همین منوال بماند.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *