دکتر میشائل ویلک پزشک، رواندرمانگر و نویسنده آلمانی اخیرا، در ماه اکتبر، به شمال و شرق سوریه رفته و گزارشی تصویری ازسفرش به روژآوا تهیه کرده است. متن زیر ترجمه فارسی گزارش او است.
برگردان به فارسی: چیمن.ز
هدف حملات ترکیه علاوه بر تخریب زیرساختهای غیرنظامی حمله به وضعیت روانی مردم است.
وضعیت در روژآوا، شمال و شرق سوریه، در هفتههای اخیر به طور قابل توجهی بدتر شده است. از آغاز ماه اکتبر، جنگندهها و پهپادهای ارتش ترکیه به طور فزایندهای به مردم، وسایل نقلیه و زیرساختهای حیاتی در منطقه خودمختار که مستقل از رژیم اسد اداره میشود، حمله کردهاند.
بنابرگزارش نماینده خودگردان روژآوا تا نوزدهم اکتبر در پی ٥٨٠ حمله هوایی ترکیه، ٤٤ نفر از جمله ٢ کودک کشته و ٥٥ نفر مجروح شدند. ١١ نیروگاه آسیب دیده، ٢ بیمارستان (طبق تحقیقات من که در زمان حملات خالی بودند) ویران شده، ٤٨ موسسه آموزشی مورد حمله قرار گرفته، یک مرکز آموزشی و مرکز عملیات مبارزه با مواد مخدر بمباران شده است.
ترکیه برای توجیه افزایش حملاتش به روژآوا، از حمله پ.ک.ک در اول اکتبر در آنکارا که در آن دو مهاجم کشته شدند استفاده کرد. توجیهی مضحک، چرا که علاوه بر اینکه مردم روژآوا مسئول این حمله نیستند، سالهاست که حملات و تهاجمات به شمال شرق سوریه توسط ترکیه ادامه دارد. از زمان خودگردانی چند اتنیکی در شمال سوریه که علاوه بر مردم کرد، ساکنان عرب، آرامی و ایزدی در اینجا زندگی میکنند، روژآوا به طور فزایندهای مورد حملات ترکیه قرار گرفته است.
مردم روژآوا نه تنها از رژیم اسد فاصله گرفته و برابری جنسیتی را معرفی و ارائه کردهاند، بلکه در اتحاد با ائتلاف ضد داعش، سازمان تروریستی اسلامگرای داعش را نیز نابود کردهاند. اردوغان چندین بار در سالهای ٢٠١٨و ٢٠١٩ دستور تهاجم به شمال سوریه از جمله به عفرین و سایر مناطق دیگر را صادر کرده است. این حملات نه تنها منجر به کشته و زخمی شدن شمار زیادی از مردم شده، بلکه صدها هزار نفر را نیز مجبور به فرار و ترک خانههایشان کرده است. حملات ترکیه این کشور عضو ناتو، به هیچوجه واکنشی به یک رویداد جاری نیست، بلکه سالهاست که در حال وقوع است.
حملات کنونی ترکیه، تأثیر گستردهای بر مردم، بهویژه در زمینه تأمین انرژی و آب دارد. در حالی که زیرساختها به دلیل حملات قبلی ترکیه به ایستگاههای پمپاژ و تنظیم فشار آب فرات در وضعیت نامناسبی قرار داشتند، شرایط در برخی از مناطق اکنون اما فاجعهبار است.
در جریان دیدار شهرداران دیرک و کوبانی، شرح واضحی از شرایط بحرانی و پیامدهای آن برای هزاران نفر از ساکنان این مناطق به من داده شد. به دلیل تخریب ایستگاههای پمپاژ و خطوط لوله، تامین کامیون های مخزن دار بسیار ضروری است. از آنجایی که نیروگاهها تخریب شدهاند، پمپهایی که هنوز کار میکنند فقط با کمک ژنراتور دیزلی قابل بهرهبرداری هستند. بخشی از آسیبها به دلیل اینکه در محدوده شلیک مستقیم توپخانه ترکیه است قابل ترمیم نیستند.
حملات هواپیماهای جنگی بدون سرنشین و همچنین شلیک مستقیم در سراسر مرز، یک تهدید دائمی و غیرقابل پیشبینی است. هر دو شهردار به اتفاق آرا از تخریب زیرساختهای عمرانی و مهمتر از همه، “از بین رفتن روزافزون امنیت” شکایت دارند. آنها “گسترش ترس و وحشت” را به عنوان تأثیر منفی قابل توجهی بر جمعیت توصیف میکنند.
وقتی با روسان عبدی، شهردار کوبانی در حال صحبت بودم، متوجه یک گلوله در دیوار دفتر او شدم و پی بردم شرایط چقدر جدی است. وقتی در مورد آن پرسیدم، تعداد گلولههای بیشتری را بر روی دیوارهای ساختمان شهرداری و همچنین گلولههای سلاحهای سنگین به من نشان داد. ساختمان شهرداری شهر در چند صد متری پاسگاههای مرزی ترکیه قرار دارد و مستقیماً مورد اصابت گلوله آنها قرار دارد. دیوار بلند و موانع سیم خاردار نه تنها ترکیه و سوریه را از هم جدا میکند، بلکه دو منطقه کردنشین را هم از دو طرف از همدیگر جدا کرده است.
سربازان اغلب بدون دلیل به ساختمان شهرداری شلیک میکنند؛ گلولهها به دیوارها نفوذ میکنند. به معنای واقعی کلمه میتوان گفت که گلولهها دور سر کارمندان شهرداری می چرخند. از سوراخ گلولهها به راحتی میتوانم بیرون را ببینم.
این واقعیت که تا کنون هیچکس در اینجا مجروح نشده است کاملاً تصادفی و شانسی بوده است. افرادی که در مزارع نزدیک مرز کار میکنند بر اثر شلیک گلوله یا نارنجک بارها مجروح یا کشته شدهاند. بی رحمی غیرقابل پیشبینی نیروهای مرزی ترکیه چیز جدیدی نیست. این را قبلاً در سال ٢٠١٥ تجربه کردم، زمانی که جوانی را که از ناحیه پا مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود و در مزرعه ای نزدیک مرز کار میکرد، برای معالجه به بیمارستان سرکانیه نزد من آورد.
با این حال، حملات سیستماتیک اجباری به ساکنین و منابع و زیرساختها از ابتدای اکتبر به مراتب کمتر به قساوت فردی مربوط است بلکه بیشتر یک استراتژی حملات مدوام و فرسایشی است. هدف از این حملات بیثبات کردن در سطح مادی، اما بیشتر از همه در سطح ذهنی و روانی است. پهپادهایی که در ارتفاعات بلند پرواز میکنند، غیرقابل شنیدن و غیر قابل دیدن هستند. هیچ چیز فرد را از برخورد ناگهانی یک موشک نجات نمیدهد، آنها میکشند، زخمی میکنند، ویران میکنند. نه تنها اهداف نظامی یگانهای دفاع شخصی YPG/YPJ، بلکه افراد غیرنظامی و تأسیسات نیز مورد اصابت قرار میگیرند.
خلبانان و سربازان ترکیه مردان، زنان و کودکان را بمباران میکنند و به آنها شلیک میکنند؛ در اصل هر کسی، در هر زمان و هر مکانی ممکن است مورد این حملات قرار بگیرد. این وضعیتی است که باعث ناامنی عمیق و احساس تهدید دائمی میشود. ترس ایجاد شده در این راه عامل تعیین کننده در جنگ است.
طبق گفته سازمان جهانی بهداشت، سلامت روان بخش جداییناپذیر از سلامتی و رفاه است و زیربنای تواناییهای فردی و جمعی ما برای تصمیمگیری، ایجاد روابط و شکل دادن به دنیایی است که در آن زندگی میکنیم. سلامت روان از حقوق اساسی انسان است و برای توسعه فردی، اجتماعی و اقتصادی-اجتماعی بسیار مهم است. این دقیقاً جایی است که استراتژی دولت اردوغان وارد عمل میشود. حملات به مردم و زیرساختهای غیرنظامی توسط ترکیه کشور ناتو، جنایت جنگی است؛ این حملات در خدمت گسترش ترس و وحشت و تضعیف ثبات روانی است. حملات غیرقابل پیشبینی، وضعیت روانی انسانها را هدف قرار میدهد. در واقع این یک مدل مشخص ترور روانی است که علیه مردم شمال شرق سوریه انجام میشود.
علاوه بر این، حملات ترکیه از یک الگوی جنگ کم شدت نیز پیروی می کند؛ به این صورت که بر تخریب تأسیسات مهم بطور مجزا و همچنین گلولهباران اهداف فردی، حتی در مقیاس کوچکتر یعنی قتل سرنشینان خودروهای فردی متمرکز است.
بمباران یک مرکز پلیس در نزدیکی میادین نفتی در ریملان که در آن ٢٩ نفر کشته شدند، بیشترین تلفات را داشت. ترکیه اگرچه از نظر نظامی برتری دارد، اما در حال حاضر از انجام حملات گسترده به کل مناطق مسکونی یا عبور از مرز با واحدهای تانک خودداری میکند. دلیل این امر این است که او نمیخواهد توجه منفی عمدهای را به خود جلب کند.
با این حال، این یک موفقیت در نظر گرفته میشود. زیرا اگرچه حملات ترکیه تأثیر بسیار گستردهای بر روژآوا دارد، اما از توجه رسانهها که بر حمله روسیه، ترور حماس و بمباران غزه متمرکز شدهاند، کاملا دور مانده است.
استراتژی ریاکارانه و انحرافی برای جلوگیری از قرار گرفتن در صدر ردهبندی جنایات جنگی و تروریستی از نظر کمی اغلب کارساز است. از آنجایی که دولتهای غربی طبق معمول در قبال جنایات اردوغان سکوت میکنند، کشتار و ویرانی بدون مانع ادامه مییابد.
اینها همان دولتهایی هستند که چندی پیش پایان داعش را جشن گرفتند و اکنون کسانی که جان خود را برای آنها به خطر انداختهاند، فراموش کردهاند. توافقنامه پناهندگان و مشارکت ناتو برای این دولتها مهمتر از احترام به قربانیان و مبارزان کرد است. در نظر گرفتن و رعایت حال اردوغان، شخص صاحب قدرت و جنایات جنگی او نشاندهنده پراگماتیسم سیاسی سرد و استاندارد دوگانه غیرقابل تحملی است که نگرانیهای اخلاقی و انسانی را در نظر نمیگیرد. موارد غیرانسانی مشابه در هر جای دیگری به درستی محکوم میشود. به جای اینکه تدابیری برای جلوگیری از حملات ترکیه اتخاذ شود و حمایتهای گسترده و ضروری برای بازسازی شمال شرق سوریه صورت بگیرد، بیثبات سازی مورد نظر دولت ترکیه در منطقه پذیرفته میشود. این اشتباه به داعش که در سایه است، این امکان را فراهم خواهد کرد تا دوباره فعالیت های خشونت آمیز خود را از سر بگیرد.
علاوه بر اثرات مستقیم تخریب، این حملات در حال حاضر پیامدهای منفی بیشتری نیز به همراه داشته است. رویکردهای دموکراتیک مردمی، برابری جنسیتی، و پروژه های رهایی بخش به طور کلی در نتیجه بدتر شدن این وضعیت لطمه میبینند. مبارزه با ساختارهای سلطه سنتی و الگوهای ریشهدار مردسالارانه همواره دشوار و عاملی تعیینکننده در زندگی روزمره بوده است. با این حال، این مبارزه با افزایش عدم اطمینان و ترس به طور منفی تقویت می شود. این به این معنی است که عدم امنیت و ترس فزاینده برخورد با این ساختارها را حتی دشوارتر خواهد کرد.
علاوه بر این فرآیندهای تصمیم گیری اجتماعی هم به طور فزایندهای تحت تأثیر جنگ و تروریسم قرار می گیرند. این خطر وجود دارد که این تصمیمات برخلاف شرایط اجتماعی امن و صلح آمیز، از اصول نظامی پیروی کنند. این به این معناست که نفوذ جنگ و تروریسم منجر به این میشود که تصمیمها بر اساس ملاحظات نظامی باشد تا اصول امنیت و صلح.
نمایندگان خودگردان و همچنین سازمانهای غیردولتی میگویند، پروژه های مهم در بخش بهداشت و سلامت و نیز سایر بخشهای جامعه باید به تعویق بیفتند، زیرا اقدامات تعمیری به هزینههای بسیار زیادی نیاز دارد و منابعی برای پروژه های دیگر باقی نمیماند. همچنین به دلیل حملات ترکیه و استرس روانی ناشی از آن، هم سرمایهگذاری خصوصی کاهش مییابد و هم مهاجرت افزایش میابد که به نظر من مهمترین پیامد حملات ترکیه و ترور روانی مرتبط با آن مهاجرت رو به افزایش است.
در حالی که پناهجویان در اروپا به طور فزایندهای با دید منفی، طرد و رها میشوند، دولت اردوغان دلایل فرار و اخراج آنها را ایجاد میکند، بدون اینکه در قبال آنها پاسخگو باشد. این روشی فریبکارانه و پوپولیستی است که پناهندگان را به عنوان یک معضل جلوه داد، اما دلایل واقعی فرار آنها را نادیده گرفت. در اینجا به طور خاص میتوان به دولت فدرال آلمان اشاره کرد.
روسان عبدی، شهردار کوبانی، می گوید: “کوبانی شهر زیبایی است، اما اکنون وضعیت بد است و ما به کمک نیاز داریم.” ما باید این موضوع را جدی بگیریم. انتشار اطلاعات و افزایش فشار مهم است. مدارای غرب در قبال جنایات جنگی و نقض حقوق بشر باید پایان یابد. حملات باید متوقف شود. کار همبستگی در سطوح مختلف مانند طرحها، خواهرخواندگی شهرها و سازمان های غیردولتی در حال حاضر بیش از هر زمان دیگری ضروری است.
ارائه حمایت گسترده برای بازسازی جامعه مدنی بسیار مهم است. دستیابی به این امر مستلزم تغییر اساسی در رویکرد سیاستگذاری است. جنایتهای اردوغان باید در نهایت شناسایی شود و او برای آنها باید پاسخگو باشد و مجازات شود.
در پایان: برخلاف آنچه برخی گزارشها نشان میدهند، من این روزها روژآوا را ناکارآمد، با زیرساختهای تقریباً تخریبشده نمیبینم. بسیاری چیزها هنوز کار میکنند، سالم مانده و یا به سرعت تعمیر شدهاند. شرایط بسیار سخت است، اما با وجود همه اینها، مردم منطقه نه تنها قربانی هستند، بلکه شرکت کنندگانی فعال هستند. ما باید مراقب تصاویری باشیم که کار مخرب اردوغان را بزرگتر از آنچه هست به تصویر میکشند. زیرا با این کار ما به سود استراتژی او برای گسترش ترس و وحشت بازی میکنیم.
میشائیل ویلک، شمال و شرق سوریه/ روژآوا، اکتبر ٢٠٢٣