نویسندە: سارا گلین

مترجم: کاوە فاتحی

 

 

هاکان فیدان وزیر امور خارجه ترکیه، روز چهارشنبه چهارم اکتبر آشکارا اعلام کرد کە کشورش تمام زیرساخت‌های روژآوا هدف قرار می‌دهد؛  اقدامی که نگرانی‌هایی در مورد نقض بالقوه قوانین بین‌المللی را در پی داشت. سارا گلین گزارشی را برای بلا ارائه دادە و جزئیات اقدامات جاری ترکیە با هدف از بین بردن اداره خودگردان  شمال و شرق سوریه را شرح می‌دهد.

 

با کلیکی ساده پیامهای واتساپم را چک کردم. پیام دادە بودند: “همین الان، حملات پهپادها نزدیک خونەام – خیلی ترسناک بود.” همین دو ساعت قبل بود کە دوستم عکس‌هایی از روستای محل سکونتش در نزدیکی کوبانی را به اشتراک گذاشته بود. با این حال، حملە اخیر ترکیه اکنون بە آنجا نیزرسیده بود.

از پنجشنبه هفتە گذشته، ترکیه حملات خود را برای تضعیف و از بین بردن اداره خودگردان شمال و شرق سوریه تشدید کرده است؛ منطقەای متشکل از مناطق کردهای روژاوا و نواحی مجاور آن با جمعیتی اکثرا عرب که توسط نیروهای کورد از کنترل داعش آزاد شدەاند و تقریباً ٣٠ درصد از مساحت کل سوریه را در برمی گیرد. حدود پنج میلیون نفر در این منطقە ساکن هستند. ترکیه در مواجهه با مخالفت ایالات متحده و روسیه برای هجوم مستقیم، اکنون استراتژی ای را دنبال می کند که هدف آن دشوار شدن زندگی ساکنان این منطقه جهت بی‌ثبات کردن و تضعیف ادارە خودگردان شمال و شرق سوریە است.

ساختن و مدیریت جامعه ای نو، تلاشی تدریجی و دشوار است. به ویژه زمانی کە هنوز ویرانەهای دوران جنگ داعش خودنمایی می‌کند و از آن سوی مرزها نیز در محاصرە همسایگان قرار دارید. در تقابل با ساخت جامعە نو، تضعیف امنیت و نابودی معیشت یک جامعه کاری ساده است. بمباران نیروگاه‌ها و پستهای برق، بدون برق ماندن میلیون‌ها نفر و محروم کردن آنها از منابع حیاتی که ما معمولاً فرض می‌کنیم همیشه در دسترس هستند، مانند بیمارستانها، پمپهای آب، نانوایی‌ها و غیره، بە طور مستقیم بر معیشت و حیات آنها تأثیر می‌گذارد.

همچنین حمله به کارخانه تولید کپسول گاز که مردم بە آن وابستە هستند چون به عنوان منبع اصلی سوخت برای پخت‌وپز و گرم کردن خانەها در طول زمستان عمل می کند. حملات هوایی بە میادین نفتی که نه تنها سوخت را تامین می کنند، بلکه به عنوان عامل اصلی درآمد برای تامین هزینه خدمات ضروری روزمره نیز عمل می کنند. بمباران سیلوهای غلات که به تازگی با برداشت امسال پر شدەاند. بمباران کارخانه ها برای فلج کردن بیشتر اقتصادی که در حال حاضر با چالشهای مهمی برای احیای خود مواجه است. حملات هوایی به بیمارستانها و مناطق مسکونی برای ایجاد احساس ناامنی فراگیر و القای این باور که هیچ جایی و هیچ کسی از این حملات مصون نیست؛ ترکیه همه این کارها را انجام می دهد.

 

جنایت جنگی از قبل اعلام شده

هدف قراردادن غیرنظامیان و زیرساخت‌های غیرنظامی به صراحت به عنوان جنایت جنگی طبقه‌بندی می‌شود و به صراحت نقض قوانین بین‌الملل است. با این حال، ترکیه برای مدتی طولانی بدون درپی داشتن هیچ عواقبی مرتکب جنایات جنگی شده است. به نظر می رسد میزان محکومیت بین‌المللی بیشتر توسط هویت و نفوذ سیاسی یک فرد یا نهاد تعیین می شود تا اقدامات واقعی آنها. پیشتر در سالهای اخیر ترکیە زیرساختهای حیاتی این منطقه را بمباران کرده بود، البته نه به اندازه‌ای که اکنون انجام می‌دهد.

از آغاز سال ٢٠٢١ تلاشهای عمدی برای مسدود کردن جریان آب در رودخانه فرات توسط ترکیە صورت گرفته است و از زمان حملە آنها (ترکیە) در سال ٢٠١٩ نیروهای نیابتی آنها به طور مداوم اقداماتی برای اختلال در ایستگاه پمپاژ و تامین آب حسکه انجام داده‌اند. علاوه بر این، آنها افراد کلیدی اداره خودگردان را هدفمندانە ترور کردەان و روستاها را بمباران کردە تا ساکنان آنها را مجبور به کوچ اجباری کنند. ترکیه همچنین مرتکب بزرگ‌ترین جنایات جنگی از قبیل حملات بی دلیل شدە است و در عین حال گروه‌هایی را که مسئول برخی از بی‌پرواترین و وحشیانه‌ترین اعمال خشونت و جنایت هستند کمک و حمایت کردە است.

ترکیه آشکارا قصد خود را برای ارتکاب جنایت جنگی اخیرا از پیش اعلام کرد. هاکان فیدان، وزیر امور خارجه ترکیه روز چهارشنبه ٤ اکتبر به صراحت گفت که تمام زیرساخت های ادارە خودگردان هدف مشروع عملیات نظامی خواهد بود. بر اساس قوانین بین‌الملل، تأکید بر این نکته مهم است که زیرساختهای حیاتی هرگز یک هدف مشروع تلقی نمی‌شوند.

 

بهانەای مناسب

ترکیه چه توجیهی داشت و انگیزه اصلی آنها چه بود؟ اینها دو سوال جداگانه با پاسخ های متفاوت هستند.

اگر بخواهیم روایت فیدان را بپذیریم، می‌توان آن را پاسخی مشروع به حادثه یکشنبه اول اکتبر دانست. دو تن از اعضای پ.ک.ک در ورودی مقر پلیس وابسته به وزارت کشور آنکارا حمله انتحاری انجام دادند که در نتیجه آن دو پلیس زخمی شدند. فیدان به نمایندگی از دولت ترکیه تاکید می کند که افراد وابسته به پ ک ک از مناطق شمال و شرق سوریه وارد شده اند. علاوه بر این، او معتقد است که هیچ تفاوتی بین پ‌.ک‌.ک و یگان‌های مدافع خلق، که نیروهای کرد سوریه هستند و اکنون در نیروهای سوریه دموکراتیک ادغام شده‌اند، وجود ندارد.

حمله ترکیه به عنوان یک دفاع پیشگیرانه بر علیە تروریسم زمینه ای است که در آن، همانطور که توسط ایالات متحده نیز نشان داده شدە است، تقریباً هر چیزی قابل توجیه تلقی می شود. فیدان در واقع به طور مشخص بە ”زیرساخت‌های یگانهای مدافع خلق’‘ اشاره کرد، تو گویی نیروهای مسلح و جامعه غیرنظامی مترادف هستند.

هر وجهی از استدلال فیدان مجموعه ای از چالشهای خاص خود را دارد. دولت ترکیه هیچ مدرکی برای اثبات این ادعا که این افراد از طریق سوریه وارد شده اند ارائه نکرده است و نیروهای دموکراتیک سوریه  و پ.ک.ک حضور آنها در سوریه را رد کرده اند. واقعیت این است که اداره خودگردان شمال و شرق سوریه تحت تأثیر ایده‌های عبدالله اوجالان رهبر پ‌ک‌ک است و یگانهای مدافع خلق شامل مبارزانی است که قبلاً بخشی از پ‌ک‌ک بوده‌اند، حتی افرادی که در حال حاضر اس.دی.اف را رهبری می‌کنند. با این وجود، تاکید بر این نکته ضروری است که یگانهای مدافع خلق و پ.ک.ک  سازمان های جداگانه ای هستند. یگانهای مدافع خلق منحصراً در داخل سوریه فعالیت می کند و هرگز تهدیدی برای ترکیه نبودەاند.

ترکیه اغلب به ماده ٥١ منشور سازمان ملل استناد می کند که بر حق دفاع از خود را تاکید می کند. بحثهای گسترده ای در مورد اینکه آیا این مفهوم (دفاع از خود) شامل اقدامات پیشگیرانه می شود یا خیر، صورت گرفته است. با این وجود، حتی در مواردی که اقدامات پیشگیرانه قابل قبول تلقی می شود نیز، بر اساس حقوق عرفی، یک اقدام تنها در صورتی دفاع مشروع تلقی شود که شرایط ضرورت، جایگزینهای مناسب و متناسب را نداشته باشد. حمله بی امان ترکیه به شمال و شرق سوریه به میزان قابل توجهی از رعایت این معیارها و عدم تناسب برخوردار است.

 

دستاویزی مثمرثمر

بدیهی است که ترکیه فعالانه به دنبال توجیهی برای چنین حملەایی بوده است و اگر پ.ک.ک دست به حمله نمی زد، احتمالاً دلیل دیگری پیدا می کرد یا بە احتمال قوی خود حادثه ای را جعل می کرد. بدنامی هاکان فیدان بە زمانی برمی‌گردد که رئیس سازمان اطلاعات ملی ترکیه (میت) در سال ٢٠١٤ بود، بدنامی او از آنجا شروع شد کە صدای ضبط شدەای منتسب بە او بە بیرون درز کرد کە در آن پیشنهاد حملە موشکی بە ترکیە برای توجیە جنگ را مطرح کردە بود. 

سال گذشتە نیز، ترکیه برای توجیه حملات خود به شمال و شرق سوریه از منطقی مشابه اما با شدت کمتر استفاده کرد. آنها حمله بمبی در استانبول را به یگانهای مدافع خلق نسبت دادند. در صورتی کە به نظر می رسید آن حملە منتسب بە شبه نظامیهای اسلامگرا باشد؛ گروهی که بە صراحت تمام با ی.پ.گ یا پ.ک.ک متمایز هستند. تجاوز ترکیه احتمالاً در نهایت حتی بدون حمله پ‌ک‌ک انجام می‌شد. بنابراین نمی‌توان آن را صرفاً به پ‌ک‌ک متصل کرد. اقدامات تهاجمی ترکیه ناچارا حتی بدون حمله پ‌.ک‌.ک در مقاطعی رخ دادە است و بنابراین، نمی‌توان تقصیر را مستقیماً متوجه پ‌.ک‌.ک کرد. با این وجود، کسانی هستند که تلاش می‌کنند درگیریها را صرفاً به پ‌.ک‌.ک نسبت دهند، حتی اگر علت اصلی آن نباشد، در نهایت به نفع سیاستهای ترکیه میباشد.

ترکیە از حمله پ.ک.ک بە مثابە دستاویزی برای دستگیری و بازداشت حدود ٢٥٠نفر، عمدتاً فعالان کرد، بهرەبرداری کردە است. در میان بازداشت شدگان شمار بسیاری از اعضای حزب چپ گرای دموکراتیک خلقها (ه.د.پ) وجود دارد. هیچ دلیل و سند قابل استنادی وجود ندارد که فرض کنیم هر یک از این افراد بازداشت شده در این حمله دست داشته اند. این فقط یک نمونه در مقیاس بزرگتر از رویه جاری است که در آن فعالان کرد غالباً به دلایل سست و خودسرانە  تحت قوانین گسترده ضد تروریسم ترکیه دستگیر می شوند.

 

جنگ ترکیه علیه کوردها

بنابراین، دلایل واقعی استفاده ترکیه از خشونت علیە کوردها چیست؟ برای یافتن پاسخ، باید به صد سال پیش برگردیم، زمانی که ناسیونالیسم اتنیکی تبدیل به دکترین اساسی جمهوری تازه تاسیس ترکیه شد. بە همین دلیل کوردها با خشونت و سرکوب میراث فرهنگی خود را رها کردە و در فرهنگ ترکی ذوب میشدند. تحت همین سیاست، رتوریک ضد-کوردی در نسلهای متوالی ترکها درونی شدە است. طی چهل سال گذشته، پ‌.ک‌.ک، بە رهبری عبدالله اوجالان، درگیری طولانی‌مدتی را علیه دولت ترکیه به راه انداخته است. آنها توانستند بیداری هویت کوردی را جایگزین ستم و سرکوب درونی شدە کنند، اما به رهایی نرسیدەاند.

پ‌ک‌ک در طول این مدت بارها آتش‌بس یک‌جانبه اعلام کرده و به دنبال مذاکرات صلح‌آمیز بوده است. گهگاه، گفتگوها میان طرفین آغاز شده است، اما مقامات ترکیه به طور مداوم در تامین زندگی آبرومندانه کوردها کوتاهی کرده اند. از دهه ١٩٩٠احزاب سیاسی طرفدار کوردها در پارلمان ترکیه ظهور کردند، اما اعضا و فعالان آنها با آزار و اذیت و زندان مواجه شدند و برخی از این احزاب ممنوع و منحل شدند.

آخرین تلاش برای گفتگوهای صلح بین سال های ٢٠١٣و ٢٠١٥ اتفاق افتاد که امیدهای واقعی برای دستیابی به یک راه حل را افزایش داد. با این حال، رئیس جمهور ترکیە، اردوغان متوجه شد که این امر بیشتر از خود و حزبش سبب محبوبیت بیشتر حزب دمکراتیک خلقها میشود. در همان زمان، او(اردوغان) شاهد این بود کوردهای آن سوی مرز در شمال سوریه با موفقیت داعش را شکست دادە و پایەهای ادارە خودگران خود را تحکیم میکنند. در نتیجه، اردوغان توافق اولیه را به نفع پیگیری یک «راه حل نظامی» برای مسئله کورد رها کرد، اقدامی که او تا الان با شدت بیشتری دنبال کرده است.

ناسیونالیسم اتنیکی در طول یک قرن، تحقیر و انسان زدایی از کودها را به عنوان ستون اصلی پوپولیسم ترک تثبیت کرده است، و امیدهای مطرح شده توسط حزب اصلی اپوزیسیون برای سیاست ملایم‌تر حتی تا دور دوم انتخابات ریاست‌جمهوری نیز دوام نیاورد.استفاده از احساسات ضد کردی به ابزاری برای منحرف کردن توجهات از چالش های عمیق اقتصادی و اجتماعی ترکیه تبدیل شده است.

اردوغان همیشه وجود یک منطقه خودگردان کردستان در سوریه را عاملی تهدیدآمیزمی داند و مصمم به حذف آن است. در حالی که ممکن است تهدیدی فیزیکی نباشد، اما قطعاً با ارائه الگوی یک دموکراسی چند فرهنگی و فمینیستی با الهام از اصول اوجالان، یک چالش سیاسی برای نظم موجود است.ترکیه تحت پوشش حمایت از ائتلاف علیه داعش، در واقع کمک های خود را به داعش، به ویژه با اجازه عبور تعداد زیادی از جنگجویان خارجی، گسترش داده است. هدف ترکیە از حمایت داعش از بین بردن ادارە خودگردان منطقەایی و البتە کوردی است.

ترکیه با جلب کمک شبه نظامیان اسلامگرای بی رحم و متعاقباً واگذاری کنترل سرزمین های اشغالی به آنها، دو بار بە  منطقه خودگردان روژآوا حملە کردە است. علیرغم توافقات آتش بس مورد مذاکره آمریکا و روسیه، ترکیه حملات خود را ولو ناپیوستە علیه ادارە خودگردان متوقف نکرده است.اگر آمریکا و روسیه در موضع خود ایستادگی نمی کردند ترکیه به احتمال قوی تهاجم زمینی دیگری را آغاز می کرد.

هدف اصلی حضور روسیه در سوریه کمک به دولت سوریه در جنگ داخلی جاری است. ترجیحا روسیه تمایلی بە شاهد اشغال سرزمین های بیشتری توسط ترکیه در سوریه را ندارد. با این حال، روسیه از تضعیف ادارە خودگردان توسط ترکیه راضی است، زیرا هدف آنها وادارکردن ادارە خودگردان به بازگشت به قدرت متمرکز رئیس جمهور اسد است.

ایالات متحده در ابتدا با حمایت از جناح‌های مخالف با هدف تسهیل در تغییر رژیم در سوریه مشارکت کرد، اگرچه این گروه‌ها همان گروه‌های مسلحی بودند که ترکیه امروز به حمایت از آنها ادامه می‌دهد.از آنجایی متحدان اولیه ایالات متحدە قابل اعتماد نیستند، و با توجه به تهدید قریب الوقوع داعش به عنوان مرکز بالقوه خشونت ضد غربی، ایالات متحده حمایت خود را به یگانهای مدافع خلق، از جمله یگانهای مدافع زنان، تغییر داد و آنها را تنها نیروی موثر مقابله با داعش دانست.

از نظر تاریخی، ایالات متحده به طور مداوم از دولت ترکیه بر علیە پ.ک.ک حمایت کردە است. با این وجود، نیروهای آمریکایی اکنون در یک ائتلاف نظامی با نیروهای دموکراتیک سوریه ، گروهی که شامل ی.پ.گ نیز می‌شود، مشارکت دارند. ترکیه در عزم خود برای پایان دادن به ائتلاف و متقاعد کردن ایالات متحده مبنی بر اینکه ی.پ.گ و پ.ک.ک  تفاوتی با هم ندارند، مصمم است.بر این اساس ترکیە بر این ادعا تأکید می کند که اعضای پ.ک.ک از سوریه وارد خاک ترکیە شدەاند.

با این وجود، ائتلاف ایالات متحده و نیروهای دموکراتیک سوریه به طور خاص بر روی مبارزه با داعش، که هنوز سلول‌های پنهانی را در سوریە دارد، متمرکز است.

 ایالات متحده تمایلی به کمک به نیروهای اس.دی.اف برای دفاع از خود در برابر ترکیه که یکی از اعضای ناتو است، ندارد. علاوه بر این، ایالات متحده حاضر نیست تسلیحات ضد هوایی مورد نیاز برای دفاع از خود را در اختیار نیروهای دموکراتیک سوریه قرار دهد، حتی اگر بی ثباتی ناشی از اقدامات ترکیه به نفع جذب  نیرو توسط داعش عمل کند.

هفته گذشته، آمریکا برای اولین بار یک پهپاد ترکیه را با موفقیت سرنگون کرد. نکتە حائز اهمیت این است که این پهپاد بە طور خاض به عنوان تهدیدی برای یکی از پایگاههای آمریکایی تلقی شد و البتە این حادثه منجر به گفتگوهای دیپلماتیک در سطح بالا بین ایالات متحده و ترکیه شد. این اقدام پیام روشنی داشت مبنی بر اینکه ایالات متحده تسلیم خواسته های ترکیه (انحلال ائتلاف با اس.دی.اف) نخواهد شد.اما تمام پهپادها و هواپیماهای نظامی دیگر ترکیه آزادنە میتوانند زندگی مردم شمال و شرق سوریه را نابود کنند. اعتراضاتی برای ابراز نارضایتی از ایالات متحده به دلیل عدم اقدام در اجرای آتش بس ترکیە،علیرغم نقش آن به عنوان ضامن صورت گرفته است.

 

رویاهای نئو-عثمانی

اردوغان آشکارا اهداف خود را بیان می کند. کمی قبل از حمله ترکیه در سال ٢٠١٩، او نقشه ای از سوریه را در مجمع عمومی سازمان ملل ارائه کرد که در آن منطقه ای به وسعت ٣٠ کیلومتر در امتداد کل مرز ترکیه ترسیم شد که ترکیه به دنبال کنترل آن بود.

این منطقه تعیین شده، مناطق اصلی کردنشین را به اضافه برخی از حاصلخیزترین سرزمین های سوریه در بر می گرفت. اردوغان از آن به عنوان “منطقه امن” یاد کرد و تاکید کرد که جلوگیری از حملات ی.پ.گ در آن سوی مرز ضروری است.

در حقیقت، ی.پ.گ هرگز قصدی برای حمله به ترکیه نشان نداده است و مناطقی که ترکیه در سال ٢٠١٩ تصرف کرد به برخی از خطرناک‌ترین مناطق جهان تبدیل شده‌اند. کردها و دیگر اقلیتها فرار را به جای تحمل موجودیت در مناطق تحت کنترل ترکیه انتخاب کرده اند. این بخشی از یک سیاست عمدی است که هدف آن تغییر دمگرافیک است، به طوری که این جمعیت ها با خانواده های شبه نظامیان اسلام گرا و پناهندگان سوریەایی که به اجبار از ترکیه اخراج شدەاند، جایگزین می شوند.

هنگامی که،یک قرن پیش، مرزهای معاصر ترکیه در معاهده لوزان تعیین شد، هیئت ترکیه بر سندی به نام “میثاق ملی” که در سالهای ١٩١٩-١٩٢٠ تنظیم شد، تکیه کرد. این سند مالکیت ترکیه بر مناطقی با اکثریت مسلمانان عثمانی را تأیید می‌کند. این شامل مناطقی بود که عمدتاً از کردها تشکیل شده بود که متعاقباً توسط این معاهده به عراق و سوریه اختصاص یافت. شایان ذکر است که در مذاکرات لوزان هیچ هیئت مشخصی از کوردها حضور نداشت. تنها پس از تأسیس جمهوری ترکیه بود که رهبران آن بە طرز وحشتناکی تصریح کردند که این تلاش صرفاً ترکی بوده و نه ابتکار مشترک ترک و کُرد.

اصرار اردوغان بر میثاق ملی همچنان بر مشی سیاسی او موثر است. زیرا رویاهای او در مورد “قرن ترک” عاملی کلیدی در تمایل او برای اعمال قدرت بر سرزمینهای واقع در جنوب مرزهای ترکیه است.

 

آیندەای ویران

پس از سه روز حملات بی امان هواپیماهای بدون سرنشین و هواپیماهای جنگی، همراه با گلوله باران شدید مناطق مرزی، ویرانی های ناشی از ترکیه چیزی جز فاجعه نیست. اکنون شاهد نابودی همە پیشرفتها و بازسازی مناطقی، کە توسط داعش ویران شدە بود، هستیم و وضعیتی کە نە تنها بهتر نشدە بکە بدتر نیز شدە است.

بازسازی فرآیندی چالش برانگیز و تدریجی خواهد بود که همیشه در سایه تهدید حملەی احتمالی  قرار دارد. تخمین زده می‌شود که تخریب نیروگاه گاز سویدا به تنهایی بیش از ٥٠ میلیون دلار باشد و به دلیل تحریم‌ها، دستیابی به قطعات ضروری نیز دشوارتر شده است.

دست‌کم هفده نفر جان خود را از دست داده و تعداد زیادی زخمی شده اند. علاوە بر آن، اثرات روانی این حملات همیشە بر جوامع آسیب دیده سنگینی می کند.

عزم و مقاومتی که در شکست داعش مؤثر بود همچنان قوی است. با این حال، این خطر وجود دارد که اگر ادارە خودگردان نتواند به اندازه کافی نیازهای اساسی مردم را برآورده کند، نارضایتی ممکن است افزایش یابد؛ علی‌الخصوص در میان کسانی که ممکن است کمتر به پروژه دموکراتیک و فمینیستی متعهد باشند کە بەویژە در مناطق با پویایی قبیله ای بیشتر، مانند دیرالزور و البتە این بخشی از استراتژی ترکیە است.

وقتی صبح یکشنبه [هشتم اکتبر] با دوستم در کوبانی صحبت می‌کردم، اوضاع آرام بود. برخلاف قامشلو، آنها هنوز برق داشتند، اگرچه به دلیل کاهش سطح آب که بر عملکرد توربینها تأثیر می گذارد، فقط اواخر بعد از ظهر و عصر در دسترس بود. مردم کوبانی به حملات هواپیماهای بدون سرنشین عادت کرده اند. مهمترین ترس آنها احتمال تهاجم دیگر و تجربه یک بار دیگر آوارگی است که یادآور دوران حضور داعش است. شروع پروژه های جدید غیرممکن شده است و عدم اطمینان آنقدر زیاد است که حتی برنامه ریزی برای روز بعد نیز چالش‌برانگیز است. این احساس غالب است که آینده خارج از کنترل آنها است و آنها برای امنیت به حمایت الهی متکی هستند.

این مطلب را در حالی در یکشنبه شب به پایان می برم کە بمباران بی‌امان ترکیه در سراسر منطقه مرزی ادامه دارد و بیمارستانها  فراخوانهای فوری اهدای خون برای کمک به مجروحان صادر می‌کنند.

منبع: سایت بلاکالدونیا 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *